منطقه تهران که در شمال غرب فلات مرکزی ایران قرار گرفته از زمانهای دور و ادوار پیش از تاریخ منطقهای مسکونی بوده و ردپای فرهنگ های پیش از تاریخی را در گوشه و کنار آن میتوان سراغ گرفت. بررسیها و کاوشهای باستانشناسی از یک سده قبل تا به امروز بسیاری از مراکز فرهنگی در دشت تهران را مشخص و معلوم ساخته و نشان میدهد که این دشت حداقل از نیمه دوم هزاره دوم (عصر آهن) تا به امروز مسکونی بوده است. از زمانی که شهر تهران در سال 1200 هـ.ق توسط آقامحمدخان قاجار به پایتختی ایران برگزیده شد تا به امروز حوادث بی شماری را به خود دیده است. نگاهی می اندازیم به تهران تاریخی از گذشتههای دور تاکنون:
ری: ری یکی از نقاط باستانی ایران با آثاری از هزارههای چهارم و پنجم قبل از میلاد است. درباره پیدایش شهر باستانی ری، مانند دیگر شهرهای باستانی، افسانه های متفاوتی وجود دارد. بنای آن گاه به شیث بینآدم(ابوالبشر) نسبت داده میشود که منوچهر آن را از نو ساخته است و گاه به هوشنگ پسرکیومرث.
واژه ری به صورت (RAGHA) در وندیداد، فرگود اول، یسنا 19، پاره 18 و (RAGA) در سنگ نبشته بیستون و به صورت (RHAGOE)، (RAGAU)، (RHAGA)، (RHAGEIA)، (RAGES) راگس و راجس و (RAI) سریانی، (RE) ارمنی، و بصورت (RAI)، (RAGH) پهلوی آمده است. در کتاب عهده عتیق کتاب دوم پادشاهان، باب 17، بند 6 و باب 18، بند 11 از ری یاد شده است و نیز نام ری در آثار یونانی و لاتین و سنگ نبشتههای باستانی (کتیبه داریوش بزرگ) بر جای مانده است.
نام ری از دوره ساسانیان به بعد بر این شهر گذاشته شد و مردم با آمدن سپاهیان اسلام به دین اسلام گرویدند. در دوره اسلامی ری پناهنگاه فرمانداران بنیامیه بود. بر پایه اسناد و مدارک تاریخی، با آن که شهر ری بر اثر زلزلههایی چند (چون زلزله 236 ق/ 850 یا 851 م) ویران شد و یورش ترکان نیز بر آن آسیب های فراوان وارد آورد، همچنان پایدار ماند. ری در سال 617 هـ.ق مورد حمله وحشیانه مغولان قرار گرفت و علاوه بر قتلعام مردم بناهای آن نیز با خاک یکسان شد. ری اندکی بعد از آن دوباره رو به آبادانی گذاشت و بار دیگر در سال 786 هـ.ق به وسیله سپاهیان تیمور به ویرانهای بدل شد و از آن به بعد روی آبادانی به خود ندید.
ورامین: علاوه بر تپهها و محوطههای تاریخی مربوط به قرون پیش از میلاد، آثار فراوانی از قرون هفتم و هشتم هـ.ق در این شهرستان دیده میشود. آبادانی ورامین پس از ویرانی ری توسط مغولان و تیموریان شروع شد. مردم ری پس از خرابی این شهر به ورامین نقل مکان کردند. این شهر همواره یکی از مراکز تجمع شیعیان بوده است. ورامین امروزه یکی از شهرهای بزرگ استان تهران به شمار میرود و به عنوان یکی از شهرکهای اقماری مطرح بوده است.
کرج: این شهرستان در غرب شهر تهران قرار گرفته و دارای آثار تاریخی بسیار است. آبادانی و توسعه کرج در دوره قاجار و پس از آن صورت گرفت. کاخ سلیمانیه نیز به دستور فتحعلی شاه در آنجا ساخته شد.
دماوند: در کتیبه شاپور و کتیبه پایکولی از زمان نرسی(293-302 م) از ساتراپ های دماوند نام برده شده است. چند دهه قبل نزدیک شهر دماوند دو ظرف سفالین قرمز رنگ بدون پایه به طور اتفاقی به دست آمد، قسمتی از ظرف به شکل سر گوزن بود و نیز در همین مکان دو سکه از فرهاد دوم(138 پ.م) و مهرداد دوم(88-123 پ.م) اشکانی کشف شد. همچنین روی یک مهر ساسانی که در دماوند کشف شد، نام دمباوند حک شده است. این مهر اکنون در موزه کلکته نگهداری میشود. در متون اسلامی نیز نام این محل به صورت دنباوند آمده است. شاهنامه فردوسی را میتوان در شمار اسناد قدیمی که از دماوند نام برده است، به شمار آورد. فردوسی بارها از این شهر در شاهنامه نام برده و کوه دماوند را آشیانه سیمرغ، آموزنده زال پدر رستم دانسته است. دماوند در سال 30هـ.ق در زمان خلافت عثمان به دست مسلمانان فتح شد.
تهران: تاریخ افسانهای تهران به «شیث بنآدم» و «هوشنگ پیشدادی» میرسد. در عهد ساسانیان کیش زرتشت در ری رواج یافت و چندین آتشگاه بزرگ در شمال و جنوب تهران ایجاد شد. آتشگاه نخستین قصران در فاصله 30 کیلومتری مرکز تهران رو به روی یکی از ارتفاعات کوه توچال قرار داشت.
در فرهنگ آنندراج آمده است: «شهر تهران در قسمت جنوبی شهر حالیه تهران بنا شده و خانههای پستی داشتند که شبیه به غار ولی به تدریج از طرف شمال توسعه یافت و منازل را بیشتر به سرچشمه قنوات نزدیک کردهاند.»
در کتاب «تهران عصر ناصری» آمده است: تهران قبل از قرن شش هـ.ق یکی از روستاهای ناچیز و کماهمیت بود و شهر ری که تقریباً در شش کیلومتری تهران قرار داشت، کانون عظیم تمدن و فرهنگ قدیم این خطه به شمار میرفت. تا این که با هجوم ویرانگر مغول، جنگهای داخلی، کشمکشهای مذهبی و تفرقه اندازی های فرقه های مذهبی و... ری رو به ویرانی نهاد.
در کتاب «عجایبالبلدان» آمده است: تهران قریهای است معظم و ولایت ری دارای باغات زیاد به اشجار و ثمرات خوب و فراوان و سکنه در خانههای سرداب مانند به سر میبرند که هر قدر محصور بودنشان امتداد یابد به سبب کثرت آذوقه که از فرط احتیاط ذخیره کردهاند آسودهاند... و دائماً به سلطان عصر یاغی و با عساکر او در کارزار و زد و خوردند، مالیات خود را به مسکوک نمی پردازند، بلکه در عوض نقود رایج خروس و مرغ میپردازند.
تا حمله مغول، هنوز هم تهران به صورت قریهای نه چندان معتبر باقی مانده بود و مانند دیگر قراء ری، زیر نظر خوارزمشاهیان اداره میشد. «یاقوت حموی» سیاح بزرگ عرب هنگام فرار از دست مغولان در سال 617 هـ.ق از این قریه یاد کرده است.
با سکونت اهالی ری پس از زلزلههای متناوب و نیز حمله مغولان، تهران به تدریج از شکل روستا بیرون آمد و به شهرکی تبدیل شد که دارای چهار امامزاده و چند بقعه متبرکه بود. به عنوان اولین امامزادههای تهران باید از امامزاده زید، یحیی، اسماعیل و سیدنصرالدین نام برد. در این دوره کشاورزی و باغداری توسعه پیدا کرد و این امر نظر مهاجمان و ساکنان روستاهای اطراف تهران را به خود جلب کرد. این وضع تا پایان دورههای ترکمانان و اوایل صفویه دوام یافت.
تهران دوره صفویه: این دوره از حیات شهر تهران، از زمان شاه تهماسب صفوی(948- 930 هـ.ق) آغاز میشود. در این زمینه دکتر ناصر تکمیل همایون در کتاب تاریخ اجتماعی و فرهنگی تهران آورده است: شاه تهماسب صفوی که به دلیل مدفون بودن جد اعلای صفویان- امامزاده حمزه- در جوار حضرت عبدالعظیم بارها از قزوین به زیارت این اماکن مقدسه میرفت، نخستین بار در سال 944 هـ.ق از قریه آباد تهران دیدار کرد و از آن خوشش آمد و به شکارگاه های آن علاقهمند شد و چندین بار در سفرهای خود در آن قریه اقامت گزید.
او سرانجام در سال 961 هـ.ق دستور داد در پیرامون تهران که 6000 گام محیط آن بود، بارویی با یکصد و چهارده برج(به عدد سورههای قرآن مجید) بنا کنند و در هر برج سورهای از کلامالله را برای تبرک پنهان سازند. برجها با فاصله منظم از یکدیگر به این شرح پدید آمد: سمت جنوبی 40 برج، سمت شمالی 31 برج، سمت غرب 22 برج و سمت شرق 21 برج.
تهران ابتدا از نظر وسعت اندکی بزرگتر از چند شهر آن روزگار بود و از چهار طرف دروازههایی به این شرح داشت:
× جنوب: دروازه اصفهان یا دروازه حضرت عبدالعظیم در مدخل کنونی بازار عباسآباد، خیابان مولوی.
× شمال: دروازه شیمران در مدخل کنونی خیابان پامنار.
× غرب: دروازه قزوین در مدخل کنونی بازارچه قوامالدوله، میدان شاهپور سابق.
× شرق: دروازه دولاب در مدخل کنونی بازارچه نایبالسلطنه خیابان ری.
شاه تهماسب علاوه بر آبادانی تهران، باغ ها و بناهای حکومتی متعددی بنا کرد. پس از مرگ شاه تهماسب، جانشین او شاه اسماعیل دوم نیز توجه خاصی به تهران داشت.
هران تا پایان سلسله صفویه رو به ترقی و توسعه داشت. با حمله افاغنه به ایران و سقوط شهر اصفهان با تمام عظمت و هیبت آن، شاه سلطان حسین نیز به قتل رسید و افغان ها حکومت را در دست گرفتند.
تهران دردوره تسلط افغان ها: در این دوره اگرچه پارهای از مناطق ایران تسلیم ایرانیان شرقی(قندهاری و کابلی و...) شده بود، اما شهرهایی هم در دفاع از سلطنت صفویه مقاومت نشان دادند؛ از جمله تهران که اندک اندک به صورت یکی از مناطق برجسته نظامی درمیآمد. شاه تهماسب دوم، جانشین پادشاه مقتول، در سال 1137 هـ.ق از همین شهر «احمدخان تفنگچی» را نزد «فتعلیخان قاجار قوانلو» به استرآباد فرستاد و از او برای مقابله با افغان ها مدد خواست. تهران و قزوین در برابر افغان ها مقاوم بودند. اشرف افغان که پس از فتح اصفهان به سوی شمال حرکت کرده بود، از راه قم خود را به تهران رساند و در حوالی ابراهیمآباد میان دو لشکر افغان و فتحعلیخان قاجار که به مدد شاه تهماسب با جنگجویان ایل به تهران آمده بود، نبرد سختی درگرفت. در این کشمکشها تهران آسیب فراوان دید و سرانجام به دست افغان ها افتاد. آنها در ارگ تهران جای گرفتند و برای جلوگیری از حمله احتمالی مردم شهر روی خندق شمال ارگ پل بستند و جلوی آن دروازهای ایجاد کردند.
پس از قدرتگیری نادرشاه در سپاه شاهتهماسب، خاصه پس از تاجگذاری وی، موقعیت تهران دگرگون شد. در دوره سرداری نادر سرانجام افغانها مجبور به ترک تهران شدند.
تهران دوره افشاریه: پس از پایان غائله افغان و آغاز زمامداری نادرشاه، تهران همچنان در راه توسعه گام برمیداشت. با آن که در این دوره پایتخت ثابتی وجود نداشت و مرکزیت حکومتی و اداری هم در اصفهان نگهداشته شده بود، تهران برای نادرشاه اهمیت نظامی یافت و توجه او به تهران به گونهای بود که در سال 1152 هـ.ق فرزند ولیعهد خود رضاقلیمیرزا را به حکومت تهران مأمور کرد و تمام ولایت به تیول وی درآمد.
تهران دوره زندیه: با غلبه زندیان و پیروزی کریمخان زند بر محمدحسن خان قاجار و فتح تهران در سال 1172 هـ.ق کریم خان زند در تهران به سلطنت رسید. در این دوره اندک رونقی در اوضاع و احوال تهران پدید آمد. کریمخان زند برای آبادانی تهران کوششهای بسیار کرد. دو محله بزرگ به نامهای عودلاجان و چالمیدان از ترکیب محلههای کوچک سابق به وجود آمد و بیشترین جمعیت شهر را در خود جای داد. کاروانسراها، دکان ها و محل کار بازرگانان و پیشه وران در بخشی متمرکز شد و به مرور بازار تهران پدید آمد.
کریمخان به علت درگیری و کشمکش با محمدحسن خان قاجار و کاستن حمایت ترکمن ها از محمدحسن خان، مجبور شد به شیراز برود. از این رو در سال 1176 هـ.ق حکومت تهران را به غفورخان واگذار نمود و پایتخت را از تهران به شیراز منتقل کرد. اهمیت تهران از همین زمان شروع شد. در پایان دوره زندیان تهران سیمای شهری یافت و از زمانی که لشکریان قاجاریه به سرکردگی «مجنون خان پازوکی» آن را گشودند(1199 هـ.ق) به صورت شهری کامل جلوه گر شد.
تهران دوره قاجاریه: در سال 1200 هـ.ق آقامحمد خان قاجار این شهر جدیدالتأسیس را که تا آن زمان جنبه نظامی داشت، به پایتختی انتخاب نمود و به نوشته اعتمادالسلطنه، پس از تحکیم پایههای حکومت خود در سال 1209 هـ.ق رسماً در این شهر تاجگذاری کرد. از این زمان نهادهای حکومتی در تهران استقرار یافت.
آقامحمدخان بر خلاف دیگر پادشاهان، علاقه چندانی به ساخت بناهای عظیم و باشکوه نداشت. به طوری که از زمان وی تنها عمارت تخت مرمر باقی مانده است. جمعیت شهر تهران را در این دوره 25000 نفر تخمین زدهاند.
پس از آقامحمدخان فتحعلیشاه (1212-1265 هـ.ق) بناها و عمارتهای جدید در تهران ساخت؛ توسعه و تزیین عمارت تخت مرمر، احداث تخت مرمر در وسط میدان، مسجد شاه، مسجد عزیزالدوله و مدرسه مروی و چندین باغ از جمله باغ نگارستان از این جمله است.
در این دوره بسیاری از زمینهای داخلی شهر به مرور به خانه، قصر و بنای دولتی و سفارتخانه و... تعلق گرفت. در دوره محمدشاه با آوردن آب کرج به تهران و تثبیت مالکیت زمین و بالا رفتن مهاجرتها، آبادانی شهر چشمگیر شد.
در زمان محمدشاه احداث بناهای جدید همچنان ادامه داشت. ضلع جنوبی مسجد جامع تهران و بازار بین این مسجد و مسجد شاه- «بینالحرمین»- از آثار این دوره است. در جنوب تهران نیز دروازه دیگری به نام دروازه محمدیه در میدان «پاقاپوق محمدیه» یا میدان اعدام ساخته شد. دروازه دیگری نیز که افغانها بهنام دروازه ارگ یا دروازه دولت در مدخل خیابان «بابهمایون» ساخته بودند، مرمت و بازسازی شد.
در دوره حکومت ناصرالدین شاه، جمعیت تهران حدود 150000 نفر بود. همراه با گسترش شهر تهران، ناصرالدین شاه، «میرزا یوسف مستوفیالممالک» صدراعظم و «میرزا عیسی» وزیر را مأمور طراحی نقشه شهر تهران کرد.
در این دوره به سبب اداره کشور و سازمان دهی درست، به دستور میزراتقیخان امیرکبیر محله ارگ با کوشش معمار با سابقه و برجستهای به نام «عبداللهخان معمارباشی» توسعه یافت و بناهای جدید در آن احداث شد.
در هسته مرکزی شهر اندکاندک بازار تهران شکل نهایی به خود گرفت و راسته بازارها، تیمچهها، کاروانسراها و سراهای متعدد ایجاد شد. به این ترتیب تهران سیمای شهرهای سنتی ایران را یافت و توسعه جدید و مهاجرتهای بسیار پدید آمد.
تهران دوره پهلوی: در سالهای آغازین سلطنت رضا شاه که پویش شهرنشینی شکل تازهای به خود گرفته بود، جمعیت شهر تهران بار دیگر رو به فزونی نهاد. از این رو دست اندرکاران به فکر گسترش بناهای شهر افتادند. در سال 1309 شهردار وقت که خواهان نوسازی و توسعه شهر تهران بود، بدون توجه به اهمیت تاریخی حصارها، برج و بارو و دروازهها، آنها را ویران کرد. اما محلههای پیرامون این دروازهها باقی ماند. از میان محلههای باقی مانده میتوان محله سنگلج، چالمیدان، خانیآباد، گود زنبورک خانه، پاچنار، دروازه قزوین، عودلاجان و... را نام برد.